عمـو ببین که شـد کفن، لباس دامادی من |
به زیر دست و پا شده، حجلهگهِ شادی من |
قاسم گلگونکفنم من یتیم باغ حسنم من |
به دست و پا و گیسویم، ز خون، حنا گرفتهام |
بـه یـــاد غــربت تــو و پـدر، نــوا گرفتهام |
غریب دشت کربلایم که یادگار مجتبایم |
دلم شکستهتر بوَد ز استخوان سینهام |
کـه غــربتِ مکـررِ حکـایتِ مـدینهام |
بر لب خود زمزمه دارم نغمۀ «یا فاطمه» دارم |
فانوسهای اشک 3 – محمود شریفی