در حرم با روی خونین قرص ماه آمد |
|
لالـۀ سـرخ حسـن از قتلگـاه آمد |
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم |
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم |
بوی گـل مـیآید از پیـراهن قاسم |
|
|
موج خون جـاری شده از دامن قاسم |
کربـلا را داده از خـون آبــرو قاسم |
|
|
دست و پا زد بر سر دست عمو قاسم |
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم |
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم |
یا محمّـد یـا علی یا حضرت زهرا |
|
|
بیپسر شد مجتبی در روز عـاشورا |
یـا امام مجتبـی در کربــلا بنــگر |
|
|
قاسمت خوابیده در همراه علیاکبر |
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم |
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم |
بی زره دیـدی چه آمد بـر سـر قاسم |
|
|
گشتـه پیـراهـن یکـی بـا پیکـر قاسم |
لالـهام پـرپـر شـد و بـوی گلاب آمد |
|
|
دست و پای قاسمم از خون خضاب آمد |
تسلیـت تسلیـت ای بنـی هـاشم |
کُشته شد کُشته شد حضرت قاسم |
فانوسهای اشک 2 – غلامرضا سازگار