پـارهپـاره شده آیــۀ قـرآن، حسن یا حسن |
مانده در زیر پا، شاخۀ ریحان، حسن یا حسن |
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید |
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا |
گشته بی بال و پر، بلبل بستان، حسن یا حسن |
چیـده شـد لالۀ سرخ گلستـان حسن یا حسن |
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید |
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا |
زرهش پیرهن، جامه خونین کفنش، یا حسن |
بـدنش پـارهتر آمده از پیــرهنش، یا حسین |
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید |
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا |
خورده قاسم عسل، از دم شمشیر بلا یا حسین |
بدنش غـرق خون، در جگرش تیر بلا یا حسین |
آل هاشم، گل بیارید از دو دیده، خون ببارید |
واحسینا، واحسینا، واحسینا، واحسینا |
یک ماه خون گرفته 4 - غلامرضا سازگار