از کنـار بـاغ گـل، باغبـــان را میبرند |
غنچهها را چیدهاند،بلبلان را میبرند |
زین غم گرفته سامان رفتم به چشم گریان |
حسین حسین حسین جان(2) |
سرپرستی میکنم کاروان ناله را |
یــادگاری میبرم، برگهای لاله را |
این من و این اسیران این تو و این شهیدان |
حسین حسین حسین جان(2) |
ای بهــار آرزو در خـزان دیدم تو را |
در وداع آخرین تاکه بوسیدم تو را |
بــوی خــدا شنیدم از آن گلـوی عطشان |
حسین حسین حسین جان(2) |
پیکــــر صـدپارهات در بیابــان مانده است |
یوسف زهرای من بین گرگان مانده است |
رفتم من و دل من مانده در این بیابان |
حسین حسین حسین جان(2) |
ای بــرادر نیستــم من رفیق نیمه راه |
با سرت دراین سفر میروم از قتلگاه |
روزی به شهر کوفه روزی به شام ویران |
حسین حسین حسین جان(2) |
خطبــۀ مــن کـــوفـه را غـرق حیرانـی نمود |
گرچه او با سنگ و چوب ازتو مهمانی نمود |
کـه دیـده تا بخواند سـرِ بریـده، قـرآن؟ |
حسین حسین حسین جان(2) |
بس که داغت برده است دل زدستم یاحسین |
مـن بـه پـای نیــزهات سـر شکستم یا حسین |
جای تعجبی نیست زینب اگر دهد جان |
حسین حسین حسین جان(2) |
چون شبـی کردم نظر ناگهانی سوی نی |
من سر شش ماهه را دیدهام بر روی نی |
خـدا کنـد نبینــد آن را ربـاب نــالان |
حسین حسین حسین جان(2) |
تـــا بـــه کـــوفــه آمـــــدم بــارهــا مــن مـردهام |
بس که سختی دیدهام،بس که سیلی خوردهام |
ترسم که با قیامم عمرم رسد به پایان |
حسین حسین حسین جان(2) |
مسافران صفر - سید رضا موید