آفــرینش ز غبــار قــدم تـــوست حسین |
|
آسمـان ســایـه نشین عَلـم توست حسین |
کعبه و سعی و صفا، حِلّ و حرم، رکن و قیام |
|
صفحه ای از حَــرَم محتــرم توست حسین |
هر کجا عشق و کمال و عظمت دایره بست |
|
نقطـه دایــره، نــوک قلـم تـوست حسین |
نعمتـی را کــه خـداونـد از آن مـی پـرسد |
|
دوستی تــو و یـک از نعـم تـوست حسین |
ذکـر نـام تـو کنـم در همـه جا چـون گویند |
|
هر کجـا نـام تـو آیـد حـرم توست حسین |
اشک روز و شب ما وقف تو ای کشته عشق |
|
گــریه گـر هست سزاوار غم توست حسین |
در میــان حــرم جملــه امــامـان هـدی |
|
پــرچم ســرخ نشـان حـرم توست حسین |
مـن نگـریم بـه عــزایت که بهشتم بدهند |
|
ور بهشتـم بــدهند از کــرم توست حسین |
گـر خـدا بگـذرد از جـرم دو عـالم بـه جزا |
|
یـک جـزای کـمِ اصحاب کم توست حسین |
جگــرم پــاره شـد از داغ جگـر گـوشه تو |
|
آن کــه افــروخته سـرو اِرم توست حسین |
کمــرت بعـد ابـوالفضل دگــر راست نشد |
|
شــاهدم اشـک تو و قدّ خم توست حسین |
در ره عشـق زدی گــام و در این راه خطیر |
|
طفل شش ماهه تو هم قدم توست حسین |
بـر ســرافـرازی اســلام و بــراندازی کفـر |
|
قهرمان خـواهر تو، هم قسم توست حسین |
آیه کهف که خواندی خبر پیروزی است |
سـر بـر نیزه بلندت عَلم توست حسین |
یک کربلا عطش- سیدرضا مؤیّد