فریاد که شد غرقه به خون پیکر قاسم |
فـواره زنـد خـون جبین از سـر قاسم |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
صدپاره زشمشیر جفا یاس حسن شد |
پیــراهن نــازک زره قـاسم مـن شد |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
افسوس که کشتند یتیم حسنم را |
چیدند بـه شمشیر، گل یاسمنم را |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
افسوس که قرآن حسن نقش زمین شد |
رنگین رخ نورانی اش از خون جبین شد |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
حـق حسن از نیزه و شمشیر ادا شد |
در حجلۀ خون قاسم او تشنه فدا شد |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
دامــاد نگردیــده در آغــوش اجل بود |
خون دهنش بر لب خشکیده عسل بود |
گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار) |
ای اهل حرم، اهل حرم، لاله بیارید |
بر پیکــر صـد پـارۀ قاسم بگذارید گل نسترنم وای، یتیم حسنم وای (تکرار)
|
یک ماه خون گرفته 2- غلامرضا سازگار