ز بــام کوفـه می کنـم تـو را نظاره یا حسین! |
|
|
تـو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین! |
سرو به خـون نشسته ام، زائـر دست بسته ام |
|
|
ســلام می فـرستمت از لـب پـاره یا حسین! |
لحظه به لحظه دم به دم، مرگ دوباره دیده ام |
|
|
بس که رسیده بر تنم، زخـم دوباره یا حسین! |
میـان خنـدۀ عــدو بهــر تــو گـریه می کنم |
|
|
بلکه بـه اشـک دیده ام کنی نظاره یا حسین! |
تیـــر بـه چلـۀ کمـان، کمان به دست حرمله |
|
|
میا به کـوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین! |
پــرده کنــار رفـته و می نگـرم بــه دختـرت |
|
|
نه معجرش بود به سر، نه گوشواره یا حسین! |
هـدیـــة حاجیــان بـود بـه مسلـخ ولا یکی |
|
|
مـرا بـود در این منـا دو مـاه پاره یا حسین! |
بــه آسمـان دیـده ام، نظاره کن که دم به دم |
|
|
در آفتــاب ریختـم بـر تـو ستـاره یا حسین! |
نگـه بـه مکه دوختم چـو شمع بر تـو سوختم |
|
|
درون سینــه ام شده نفس شراره یا حسین! |
کرم کن و به یک نظـر به نظم "میثمت" نگر |
که کرده سوز او اثر به سنگ خاره یا حسین! |
یک ماه خون گرفته 2- غلامرضا سازگار